-
جملات طلایی ( ۲ )
پنجشنبه 24 تیرماه سال 1389 11:43
دوباره سلام به همه ی دوستان عزیز .......................... امروز هم با یه سری جمله ی طلایی دیگه اومدم خدمتتون !!!!!!!!!!! امیدوارم که خوشتون بیاد ...... ۱ . یادگیری در کودک نورس مانند نقش روی سنگ است و در انسان بزرگسال مانند نوشتن بر آب . ( حضرت محمد <ص> ) ۲ . حقیقت چون روغن بادام است ، همیشه به خورد دیگران می...
-
جملات طلایی
سهشنبه 22 تیرماه سال 1389 12:24
یه سلام دیگه خدمت تمامی دوستان عزیزم .......................... امیدوارم تا امروز تونسته باشید از تابستون گرم و آفتابی تون به اندازه کافی لذت برده باشید . از امروز به بعد میخوام هر هفته براتون تعدادی جمله ی طلایی بذارم تا بتونید از اونا به نحو احسنت استفاده کنید ........ امیدوارم این جملات به دردتون بخوره . منم منتظر...
-
داستان کوتاه(4)
دوشنبه 21 تیرماه سال 1389 15:23
مدت زیادی از تولد برادر ساکی کوچولو نگذشته بود . ساکی مدام اصرار می کرد به پدر و مادرش که با نوزاد جدید تنهایش بگذارند پدر و مادر می ترسیدند ساکی هم مثل بیشتر بچه های چهار پنج ساله به برادرش حسودی کند و بخواهد به او آسیبی برساند . این بود که جوابشان همیشه نه بود . اما در رفتار ساکی هیچ نشانی از حسادت دیده نمی شد ، با...
-
داستان کوتاه(3)
دوشنبه 21 تیرماه سال 1389 15:22
دو فرشته ی مسافر برای گزراندن شب در خانه ی یک خانواده ی ثروت مند فرود آمدند این خانواده رفتار نا مناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمان خانه ی مجللشان راه ندادند بلکه زیرزمین سرد خانه را در اختیارآنها گذاشتند.فرشته پیر دردیوار زیرزمین شکافی دید آن را تعمیر کرد.وقتی فرشته جوان از او پرسید چرا چنین کاری کرده اوپاسخ داد...
-
داستان کوتاه(2)
دوشنبه 21 تیرماه سال 1389 15:20
روزی پسر بچه ای در خیابان سکه ای یک سنتی پیدا کرد.او از پیدا کردن این پول آن هم بدون هیچ زحمتی خیلی ذوق زده شد. این تجربه باعث شد که بقیه روزهاهم با چشمهای بازسرش را به سمت پایین بگیرد(به دنبال گنج).او در مدت زندگیش 296 سکه 1سنتی 48 سکه 5 سنتی 19 سکه 10 سنتی 16 سکه 25 سنتی 2 سکه نیم دلاری ویک اسکناس مچاله شده 1دلاری...
-
داستان کوتاه(1)
دوشنبه 21 تیرماه سال 1389 15:19
لئوناردو داوینچی هنگام کشیدن تابلوی شام آخر دچار مشکل بزرگی شد: میبایست نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا، از یاران مسیح که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر میکرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدلهای آرمانیش را پیدا کند. روزی در یک مراسم همسرایی، تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از آن جوانان همسرا...
-
خیلی معذرت میخوام
دوشنبه 21 تیرماه سال 1389 13:26
سلام *****سلام ***** سلام ***** یه سلام گرم دیگه به همه ی کسانیکه تا بحال از این وبلاگ دیدن کردن و نظر دادند امیدوارم حال همتون خوب باشه و تا حالا روز های خو بی رو پشت سر گذاشته باشین از اینکه این چند وقت نتونستنم وبلاگم رو آپ کنم از همتون معذرت میخوام . ولی یه قول زنونه بهتون میدم که از این به بعد مطالب جدیدی در...
-
عذرخواهی
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 17:32
سلام به همه ی دوستان عزیز و مهربون که این همه به من لطف داشتین امیدوارم که تابستان رو بخوبی شروع کرده باشین و بهتون خوش گذشته باشه و خستگی امتحانات راتا حالا به در کرده باشین .امسال اگرخدا بخواد میخوام براتون مطالب جدیدی بزارم تا تلافی روزهایی بشه که نتونستم براتون مطلب بزارم و شماهم در مورد مطالب نظر بدید. به امید...
-
راه و رسم عاشقی
جمعه 25 بهمنماه سال 1387 07:35
من یک عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هیچ گاه به خاطر دروغ هایم مرا تنبیه نکرد. می توانست، اما رسوایم نساخت و مرا مورد قضاوت قرار نداد. هر آن چه گفتم باور کرد و هر بهانه ای آوردم پذیرفت. هر چه خواستم عطا کرد و هرگاه خواندمش حاضر شد. اما من! هرگز حرف خدا را باور نکردم، وعده هایش را شنیدم اما نپذیرفتم. چشم هایم را بستم تا...
-
(تست آی کیو شناسی)
یکشنبه 10 شهریورماه سال 1387 14:11
تست هوش باید پس از خواندن سئوال در عرض فقط 5 ثانیه به آن جواب درست را بدهید در پایان تعداد پاسخهای درست شما ضرب در 10 میشود و میزان آی کیو شما را نشان میدهد (آسانی سوالات شما را گول نزند !!!). 1- بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟ 2- اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور...
-
"خرید معجزه"
شنبه 2 شهریورماه سال 1387 22:58
وقتی سارا دخترک هشت ساله ای بود، شنید که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می کنند. فهمید برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت : فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد. سارا با...
-
دوست همیشگی من !
جمعه 1 شهریورماه سال 1387 14:10
جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی، تمام دنیا رو گرفته بود . یکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است، از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند . مافوق به سرباز گفت : اگر بخواهی می توانی بروی، اما هیچ فکر کردی این...
-
اشعارطنز
چهارشنبه 30 مردادماه سال 1387 13:29
متن جالب یک خط در میان ...... محبت شدیدی که سابقا ابراز میکردم دروغ وبی اساس بود و در حقیقت نفرت به تو روز به روز زیادتر میشود و هرچه بیشتر ترا میشناسم پستی و وقاحت تو بیشتر در نظرم آشکار میگردد در قلب خود احساس میکنم که ناچارباید از تو دور باشم و هیچگاه فکر نکرده بودم که شریک زندگی تو باشم زیرا ملاقاتهاییکه اخیرا با...
-
انتظار{شهریار}
جمعه 18 مردادماه سال 1387 16:12
باز امشب ای ستاره تابان نیامدی باز ای سپیده شب هجران نیامدی شمعم شکفته بود که خندد بروی تو افسوس ای شکوفه خندان نیامدی زندانی تو بودم و مهتاب من چرا باز امشب از دریچه زندان نیامدی با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی شعر من از زبان تو خوش صید دل کند افسوس ای غزال غزلخوان نیامدی گفتم بخوان...
-
ملکه ی زیبایی
یکشنبه 13 مردادماه سال 1387 14:44
مسابقه ملکه زیبایی دنیا در سال 2008 امروز دوشنبه در ویتنام برگزار شد و دختر شرکت کننده از ونزوئلا به مقام اول رسید. برای دومین سال متوالی ملکه زیبایی آمریکا در حین مراسم زمین افتاد. دایانا مندوزا از ونزوئلا که به مقام اول رسید 22 سال دارد. شرکت کننده کلمبیایی به مقام دوم دست یافت.
-
ملکه ی زیبایی
یکشنبه 13 مردادماه سال 1387 14:44
مسابقه ملکه زیبایی دنیا در سال 2008 امروز دوشنبه در ویتنام برگزار شد و دختر شرکت کننده از ونزوئلا به مقام اول رسید. برای دومین سال متوالی ملکه زیبایی آمریکا در حین مراسم زمین افتاد. دایانا مندوزا از ونزوئلا که به مقام اول رسید 22 سال دارد. شرکت کننده کلمبیایی به مقام دوم دست یافت.
-
{.وقتی که خدا نقاشی میکند.}
شنبه 12 مردادماه سال 1387 08:21
-
داستان های کوتاه
سهشنبه 8 مردادماه سال 1387 13:58
روزی پسر بچه ای در خیابان سکه ای یک سنتی پیدا کرد.او از پیدا کردن این پول آن هم بدون هیچ زحمتی خیلی ذوق زده شد. این تجربه باعث شد که بقیه روزهاهم با چشمهای بازسرش را به سمت پایین بگیرد(به دنبال گنج).او در مدت زندگیش 296 سکه 1سنتی 48 سکه 5 سنتی 19 سکه 10 سنتی 16 سکه 25 سنتی 2 سکه نیم دلاری ویک اسکناس مچاله شده 1دلاری...
-
داستان های کوتاه
سهشنبه 8 مردادماه سال 1387 13:55
.روزی پسر بچه ای در خیابان سکه ای یک سنتی پیدا کرد.او از پیدا کردن این پول آن هم بدون هیچ زحمتی خیلی ذوق زده شد. این تجربه باعث شد که بقیه روزهاهم با چشمهای بازسرش را به سمت پایین بگیرد(به دنبال گنج).او در مدت زندگیش 296 سکه 1سنتی 48 سکه 5 سنتی 19 سکه 10 سنتی 16 سکه 25 سنتی 2 سکه نیم دلاری ویک اسکناس مچاله شده 1دلاری...
-
کاریکلماتور
یکشنبه 6 مردادماه سال 1387 13:42
اسلحه، میکروفن تروریست است. لاشخوری که نتوانسته بود مجوز نبش قبر بگیرد از گرسنگی مرد. پول، زبان رایج مردم دنیاست، نوع واحد پول لهجه آنهاست. نگرانی، خلاء گرانی ها را برای ما پر می کند. گاهاً برداشت های شخصی، از برداشت های بیت المال گران تر تمام می شود. برای احساس زیبایی، باید احساس زیبایی داشت. اندیشیدن، ما را با...
-
پاداش
جمعه 4 مردادماه سال 1387 08:13
گیاه تلخ افسونی شوکران بنفش خورشید را در جام سپید بیابان ها لحظه لحظه نوشیدم و در ایینه نفس کشنده سراب تصویر ترا در هر گام زنده تر یافتم در چشمانم چه تابش ها کهنریخت و در رگهایم چه عطش ها که نشکفت آمدم تا تو را بویم و تو زهر دوزخی ات را با نفسم آمیختی به پاس این همه راهی که آمدم غبار نیلی شب ها را هم می گرفت و غریو...
-
سهراب سپهری{باغی درصدا}
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1387 06:45
در باغی رها شده بودم نوری بیرنگ و سبک بر من می وزید ایا من خود بدین باغ آمده بودم و یا باغ اطراف مرا پر کرده بود ؟ هوای باغ از من می گذشت اخ و برگش در وجودم م یلغزید ایا این باغ سایه روحی نبود که لحظه ای بر مرداب زندگی خم شده بود ؟ ناگهان صدایی باغ را در خود جا داد صدایی که به هیچ شباهت داشت گویی عطری خودش را در ایینه...